۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

مشارکت مسلمانان در کشاورزی

مقدمه

اسلام از ابتدا کشاورزي را تشويق مي نمود. چندين آيه در قرآن در ارتباط با کشاورزي به عنوان بخشي از روند خلقت و زندگي بر روي زمين هستند. به همين ترتيب احاديثي که مسلمانان را به کشاورزي تشويق مي کنند فراوانند. در اين ارتباط حاکمان مسلمان توجه بسياري به کشاورزي که يک فعاليت اقتصادي عمده بوده و ستوني از خزانه مسلمانان را تشکيل مي داد داشته اند. بنابراين تلاش مداومي در جهت اصلاح زمين براي کشاورزي، حفر نهرها و مجاري آبياري و در صورت نياز واگذاري زمين براي انجام کار کشاورزي صورت مي گرفت. اين در تاريخ ثبت شده است.

علاوه براين کشاورزي به عنوان اصلي براي سکونت انسان بر روي زمين در نظر گرفته مي شد زيرا هرگاه مردم شروع به شخم زدن زمين، کاشت محصولات، نگهداري و تکثير آنها مي کردند مجبور به سکونت شده و زندگي چادرنشيني را رها مي کردند.

در مقاله پيش رو تمرکز بر سه جنبه علاقه مندي به گياهان در تاريخ اسلامي قرار خواهد داشت: جنبه زبان شناسانه، استفاده از گياهان دارويي و محصولات گياهي در پزشکي و توسعه صحيح علم کشاورزي.

کشاورزي و گياهان در زبانشناسي و پزشکي

زبانشناسان توجه ويژه اي براي جمع آوري و ثبت اسامي گياهان و واژه هاي تخصصي مرتبط با کشاورزي داشته اند. اين تلاش تأمين کننده گنجينه اي غني از لغات شد که در چندين فرهنگنامه تخصصي از قبيل المخصص اثر ابن سيده انعکاس يافته است. کسي که شانس مرور مقالات زبانشناسانه آن را درباره کشاورزي داشته باشد کاملاً تحت تأثير دقت و اطلاعات مفهومي آن قرار خواهد گرفت. اين موضوع به خصوص در جنبه علم آناتومي گياهي قابل لمس مي باشد. در اين مقالات توصيفي دقيق درباره گياه در تمامي مراحل رشد آن نگاشته شده است.

در پزشکي، مسلمانان با توجه به مشخصات و خصوصيات پزشکي هر گياه به آن توجه داشتند. داود بن عمر الانطاکي درباره آويشن وحشي چنين مي گويد: يک گياه وحشي اغلب تيره با برگهاي ريز مي باشد. نوعي از آن که آويشن کوهي خوانده مي شود برگهاي بزرگتري دارد که طعم آن تندي کمتري دارد در حالي که آويشن باغي همچون نعناع کشت مي شود. اين گياه يک ضدسم برعليه قولنج و تقريباً تمامي سموم مي باشد. براي تمامي غذاها طعمي مطبوع پديد مي آورد و خون را تصفيه مي کند.

جنبه هاي گوناگون سنت کشاورزي اسلامي

هسته سنتهاي کشاورزي اسلامي در آنچه که زراعت الارض خوانده مي شود نهاده شده است که در اين تحقيق به طور کلي موضوع مورد بررسي مي باشد. مناسب خواهد بود در اينجا به ابن الاوام اشاره کنيم که اين اصطلاح را چنين تعريف مي کند: کشت زمين به معناي ترميم زمين، کاشت درخت، پرورش غلات و حبوبات و نگهداري از چنين محصولاتي مي باشد. علاوه بر اين نيازمند دانش مناسب درباره زمين حاصلخيز، نيمه حاصلخيز و باير مي باشد. همچين آگاهي درباره انواع درختان و گياهاني که در زمين کشت مي شوند و انتخاب بهترين نوع و مناسبترين زمان، آب، حشره کش و کود براي هر نوع از گياهان و درختان امري اساسي است. چگونگي نگهداري و ذخيره محصولات نيز بخشي از کار است.

محدوده وسيع دانش کشاورزي نيازمند چيزي بيشتر از يک ارزيابي مختصر مي باشد. بنابراين پس از اين ما تنها به برخي جنبه ها خواهيم پرداخت.

الف: خاکها در فرهنگنامه نويسي

دانشمند آندلسي ابن الاوام در کتاب مشهور خود با عنوان کتاب الفلاحه مي گويد: اولين چيزي که در کشاورزي بايستي درباره اش دانست خود زمين است که آيا مناسب کشت است يا خير. کسي که در اين مورد نداند موفق نخواهد بود. اين عبارت به روشني مشخص مي سازد که دانشمندان کشاورزي بايستي اطلاعات وسيعي درباره زمين، طبيعت آن، انواع آن، گياهان و درختاني که در هر نوع آن کشت مي شوند، سرما، گرما، درجه رطوبت، خشکاندن آن و تأثير هرکدام بر گياهان داشته باشند.

عليرغم تنوع و تفاوتهاي طبيعت خاکها، آنها را مي توان براساس نوعشان به اين شکل طبقه بندي نمود: نرم، سخت، کوهستاني، ماسه اي، سياه، سفيد، زرد، سرخ، خشن و قرمز.

براي آگاهي يافتن درباره به تحليل رفتن درختان در بين ساير عوامل بايستي به نوع خاک توجه نمود بنابراين چنان که امروزه دانشمندان کشاورزي توصيه مي کند بايستي خاک را عوض نمود. علاوه بر اين توصيه شده است خاک درختان و گياهان تزئيني هر شش ماه تعويض شود.

ب: مهندسي آبياري

برخي از روشهاي آبياري که بوسيله مسلمانان مورد استفاده قرار مي گرفت ساده و برخي پيچيده بود. اين روشها از کشوري به کشور ديگر متفاوت بود. مورخي به نام الحمداني در يمن درباره السمان که يک منبع آب مشهور است مي گويد: آب بسيار عميق است، از هفتاد تا صد باع (هر چهار باع معادل سه متر است). همچنين چاههاي مصنوعي و درياچه هاي کوچک براي جمع آوري و ذخيره آب وجود دارند که از اطراف بوسيله سنگهاي سخت در بر گرفته شده اند.

مهندسان آبياري خوماراويه روش عجيبي براي آبياري طراحي کرده بودند. آنها تنه درختان را با آلياژ برنج پوشانده و از ميان آنها لوله هايي هدايت مي کردند که از طريق آن آب به مجاري آماده شده که در باغ گسترده بودند جريان مي يافت.

جغرافيداني بعه نام الاستخري در کتاب خود با عنوان المسالک و الممالک گزارش مي کند: در مرو سازماني وجود داشت که به طور اختصاصي براي مديريت آب تشکيل شده بود و کارکناني در حدود ده هزار نفر داشت.

قوانين و روشهاي آبياري که از تاريخ اسلامي بر جاي مانده اند چنان مؤثر بودند که بقاياي آن در گذر زمان باقي مانده و هنوز در برخي از بخشهاي آندلس در اسپانياي امروز در حال اجرا و مورد استفاده هستند. شوراي آب والنسيا هنوز هر پنجشنبه جلسات خود را برگزار مي کند چنانکه در دوران حکومت اسلامي باستاني چنين مي کرد.

شواهد بيشتر درباره علم مهندسي آبياري پيشرفته مسلمانان، بقاياي ساختمانهايي مي باشد که در دروازه فوخره در ساحل رود نهروان نزديک سامرا در عراق يافت شده است. دانشمندي با آناليز مواد آن گزارش کرده است که مواد به کار رفته در استوانه اي که محل جريان آب بوده است از گل و رس خالص به عنوان عامل کمکي براي ذوب نمودن تشکيل يافته است. زماني که اين لوله در دماي ذوب اوليه 1050 درجه سانتيگراد ذوب شد تبديل به ماده زنگ نزن ديگري شد.

در هر کتاب کشاورزي توضيحاتي درباره انواع آب و اين که چه مقدار از آن براي انواع گياهان مناسب است مي يابيم. همچنين توضيحات مفصلي درباره چگونگي اکتشاف آب در زمين، روش حفر زمين و انجام آزمايشاتي براي يافتن آب پنهان در زمين آمده است.
دانشمندان عرب قادر بودند آب را از دل چشمه هاي جوشان با استفاده از لوله هاي سربي بيرون بکشند. آنها همچنين از ابزارهاي مهندسي براي اندازه گيري ارتفاع زمين براي حفر مجاري آبياري در زير سطح زمين استفاده مي کردند. آنها همچنين ابزارهايي اختراع کردند تا سطوح آب رودخانه ها را اندازه گيري کنند.

ج: کودها

ابن الحجاج مي گويد: بايد دانست اگر زمين کود داده نشود ضعيف مي شود ولي اگر بيش از حد کود داده شود مي سوزد. اين نظريه نشانگر يک منظر دورانديشانه و يک ذهن هوشمند است. در طول زمان گياهان منابع غذايي زمين را به تحليل مي برند و در نتيجه نياز است آن را جايگزين نمود ولي در اين کار نبايد افراط کرد. از اين جهت دانشمندان کشاورزي توصيه مي کنند از روش استفاده اي که بر روي بسته هاي حمل کود درج شده است به دقت بايستي پيروي کرد.

به خاطر اهميت کودها ابن بصال، ابن حجاج و ابن الاوام به طور مفصل درباره انواع کودها و تناسب آنها براي انواع زمين و گياهان بحث کرده اند. آنها همچنين درباره استفاده از برگ درختان براي خاک و کودهاي کمپوست سخن رانده اند. ابن بصال اينها را به سه نوع تقسيم نموده است که يکي از آنها تنها مخلوطي از علف، يونجه و خاکستر مي باشد که در حفره اي ريخته شده و بر روي آن آب مي ريزند تا در طول زمان بپوسد. استفاده از کودها تنها محدود به اصلاح زمين و گياهان مي شد. ابن بصال مي گويد کدو تنبل ابتدا بر روي سکوهاي کود کاشته شده و سپس هنگامي که به اندازه کافي استحکام يافت به خاک معمولي منتقل مي گردد.

د: هنر کشت

اغراق نخواهد بود اگر بگوييم دستور کار هنر کشت در رساله هاي کهن عربي هنوز امروزه معتبر است. نويسندگان آنها نوشته هاي خود را براساس تجربه و مشاهده اصول اساسي گياهشناسي و کشاورزي تأليف نمودند. آنها با انتخاب زمين و گونه هايي از گياهان که مناسب زمين باشد خاک را آماده مي ساختند.

در اين راستا ابن بصال درباره کشت کدو تنبل مي گويد: در کشورهاي سردسير مانند آندلس کدو تنبل بايستي طي ژانويه بر روي سکوهاي پوشيده شده با کود کشت شده و سپس در طول ماه آوريل زماني که به اندازه کافي قدرت يافته باشد بايستي به خاک دائمي خود انتقال يابد. او درباره اين که چگونه کشت با کود انجام شود پيشنهاد مي کند: ابتدا کود را مسطح نموده و سپس حفره هاي کوچکي با فاصله حدود بيست سانتي متر ايجاد مي کنيم. در هر حفره چهار تا پنج بذر در حالي که لبه باريک آنها رو به بالاست قرار مي دهيم. سپس بذرها را با پنج سانتي متر کود مي پوشانيم. سپس هر حفره به طور کامل با برگ کلم پوشانده مي شود. برگهاي کلم به عنوان چگالنده عمل مي کند زماني که رطوبت کود بالا مي رود بوسيله برگها متراکم مي شود و به شکل قطره هاي آب براي آبياري به سوي گياهان باز مي گردد. زماني که گياه به اندازه کافي رشد نمود به قطعاتي از زمين که کرت بندي شده است انتقال مي يابد. اين روند پيچيده يادآور آبياري مدرن قطره اي و گلخانه ها است.

درباره پيشرفت هنر کشت يکي از موضوعات اين بود که برخي سبزيجات همچون اسفناج در تمامي سال کشت مي شد. ابن الفقيه الحمداني مي گويد در عراق همه انواع ميوه ها و سبزيجات در هر زماني از سال يافت مي شود.

ه: مقابله با بيماريهاي کشاورزي

متخصصان کشاورزي عرب بر پيگيري بيماريهاي گياهان تمرکز نموده و به طور کامل درباره آنها نوشته اند. حتي لغت نويسي همچون ابن سيده يک فصل کامل در المخصص درباره دلايلي که باعث مي شود يک گياه خوب رشد نکند نوشته است. او همچنين يک فصل را به بيماريهاي خوردگي که برگهاي گياهان را تحت تأثير قرار مي دهد اختصاص داده است و فصل سوم را به بيماريهاي گياهان، نخلها و تنه درختان اختصاص داده است.

صاحبان گياهان علاقه مند بودند گياهان خود را معالجه کنند تا محصول بيشتري توليد کنند. کسي که کتابهاي عربي درباره کشاورزي را بخواند در خواهد يافت آنها روشهاي سخت گيرانه اي براي محافظت از درختان و گياهان در پيش مي گرفتند که گاهي با خرافات در مي آميخت.

براي مستندسازي در اين مورد کافي است اينجا به دو روش درمان که ابن بصال گزارش نموده است اشاره کنيم. اولي درباره قارچي است که به ساقه کدو تنبل حمله کرده و آن را خشک مي کند. درمان شامل دفن کردن قسمت بيمار درون خاک مي باشد به اين اميد که يک ساقه جديد رشد خواهد کرد. دومي بوسيله ابن الاوام توصيف شده است که از متن ابن حجاج نقل کرده است. او مي گويد: اگر ديده شد که درختي محصول اندکي داده شاخه هاي ضعيفي دارد و ميوه هاي آن کرم زده بوده و بيش از حد معمول ميوه هاي آن بر زمين مي افتند اين به آن معناست که خاک نامناسب است. براي درمان آن نياز است در اطراف ريشه با فاصله دو و نيم متري از ساقه اصلي خاک را برداشته، حفره را با خاک جديدي از سطح يک خاک ديگر جايگزين نمود و سپس آن را به شدت با چوب کوبيد. اگر ريشه ها نيز پوسيده بود آن ريشه ها را قطع نموده سپس کود طبيعي اضافه گردد. اگر ريشه ها بوسيله کرمها خورده شده باشد به کود خاکستر اضافه شود. چنانچه خاک بسيار مرطوب باشد حفره با خاک خشک قرمز يا ماسه دريا يا رودخانه و کود مانده پر شود.

ابن حجاج توضيحات خود را درباره احتمالات انواع بيماري با توصيفاتي مفصل درباره اين که چگونه با آن بيماريها مقابله گردد ادامه مي دهد. خوب است در اينجا ذکر کنيم که متخصصان مسلمان درباره اهميت خاکستر در کشتن کرمها و حشرات که طي فساد کود بوجود مي آمدند آگاهي داشتند.

و: هنر پيوند زدن درختان

روند پيوند زدن درختان به اين معنا که ماهيت يا نوع وحشي آنان را به يک نوع خانگي و اهلي تغيير دهد به طور اتفاقي انجام نمي شد بلکه بايستي براساس قوانين مشخصي انجام مي شد. اين آن چيزي است که ما از مقدمه ابن بصال درباره پيوند زني مي آموزيم. او مي گويد: پيوند زدن نيازمند تحقيق و مشاهده مي باشد زيرا ناکامي در اين مسير فراوان رخ مي دهد. از سوي ديگر پيوند زدن مفيد است زيرا توليد محصول درخت را افزايش مي دهد. بايستي ماهيت و سن درخت را دانست و زمان مناسب را براي پيوند زدن انتخاب نمود.
دانشمندان مسلمان تنها قوانين، روشها و انواع پيوند زدن را بيان نمي کردند بلکه اقدام به پيوند زني انواع نامعمولي از درختان مي نمودند از قبيل پيوند زدن انجير بوسيله زيتون و رز بوسيله انگور، سيب و بادام.هنر پيوند زني در تولدو چنان پيشرفته بود که تاريخ نگاري به نام ابن سعيد مي گويد انواع بسيار فراواني از ميوه ها را بر روي يک درخت ديده است.

ز: نگهداري ميوه ها و محصولات کشاورزي

راههاي گوناگوني براي نگهداري ميوه ها و محصولات کشاورزي وجود دارد. ما در اينجا غيرمعمول ترين آنها را مورد اشاره قرار مي دهيم. ابن حجاج مي گويد سيب، انار، به، گلابي، ليمو و انگور بوسيله ظروف شيشه اي بر روي درخت قابل نگهداري هستند. اين ظروف دهانه باريک اما قسمت داخلي حجيمي دارند تا قادر به نگهداري ميوه در زماني که رسيده است باشد. ميوه در مرحله گل دادن وارد اين ظروف شيشه اي مي شود و ظرف به نحو محکمي به شاخه بسته مي شود تا از وزش باد حفظ گردد. چنانچه نياز باشد ميوه براي مدت طولاني در ظرف شيشه اي بماند آنگاه ظرف بايستي از پايين خم شود تا اجازه تهويه داده شود.

چنانچه ميوه ها در عسل فرو برده شوند براي مدت طولاني بدون تغيير حفظ خواهند شد. ابن بصال مي گويد سيب را مي توان در ظروف مخصوص که کف آن از قطعات پارچه کتان پوشانده شده است نگهداري نمود. سيبها را بر روي کف مرتب نموده و پس از اين که اولين رديف کامل شد قطعات کتاني ديگر بر روي آن قرار داده مي شود و لايه دوم سيبها چيده مي شود و به اين ترتيب تا پر شدن ظرف کار ادامه مي يابد. در نهايت ظرف با کتان و گل رس مسدود شده و در مکان خنکي نگهداري مي شود. براساس تجربيات مدرن ما آيا اين ايده اصلي براي حفظ سيب در يخچال نمي باشد؟

ابن الحجاج همچنين بسياري روشهاي محافظت گندم در برابر کرم چوب و شيرين بيان را بيان مي کند که از طريق مخلوط کردن آن با برگهاي انار و مقداري از خاکستر چوب بلوط انجام مي شود.

ح: صنعتي سازي محصولات کشاورزي

اين روشي معمول بود که هر کتاب کشاورزي عربي بايستي شامل لااقل يک توصيف مختصر درباره صنعتي سازي محصولات کشاورزي مي بود. به عنوان نمونه چگونگي آماده سازي کشمش، انجير خشک، سرکه، ترشي، مربا، شکر، پنبه، روغنها و عطريات ذکر مي شد.

ابن حجاج توضيح مي دهد چگونه مي توان کشمش توليد کرد. او باغدار را راهنمايي مي کند که خوشه هاي رسيده انگور را براي دو يا سه شب متوالي بپيچاند و بگذارد خشک شوند. اگر او مي خواهد کشمشها را نگهدارد بايستي خوشه هاي خشک شده را در کوزه هايي که با برگ موي خشک شده پوشيده شده است نگهداري نمايد و زماني که کوزه پر شد آنها را با لايه هاي ديگري از برگهاي خشک شده و گل رس بپوشاند و آن را در مکان خنکي که دود و رطوبت نداشته باشد نگهداري نمايد.

يمن در توليد مرباي هويج، ليمو، کدو تنبل و هلو مشهور بود. توليد نوع ويژه اي از عسل تخصص يمن بود و به عنوان يک سوغاتي ارزشمند در مکه و عراق محسوب مي شد. عسل در يمن با خشک کردن آن در آفتاب و نگهداري آن در قوطي هايي براي چند روز به طوري که بسيار سفت شود آماده مي شد، سپس قوطيها مسدود مي گشت.

در مرو هندوانه قطعه قطعه شده و به عراق فرستاده مي شد. ترشي زيتون با عسل، روغن، سرکه، آويشن و گشنيز تهيه مي شد تا طعم مطبوعي به دست آورد.

علاقه مندي دانشمندان کشاورزي کهن در سنت عربي به گلها و رزها عطريات را به صنعت پيشرفته اي تبديل کرد. شهر جور در توليد و صادرات انواع عطريات مشهور بود. فصل دوازدهم کتاب النويري با عنوان نهايت العرب درباره روش تهيه بسياري از عطريات و رايحه ها با استفاده از روش تقطير به تفصيل توضيح داده است.

ط: باغداري و ساير هنرها

فرهنگ اسلامي جنبه هاي زيبايي شناسانه گياهان را ناديده نگرفته است و به اين ترتيب توجه بشر به سوي زيبايي حيرت آور طبيعت جلب گشته که خود يادآور شکوه خداوند مي باشد. از اين جهت توجه ويژه اي به باغها که انواع گوناگوني از رزها، گياهان و گلها در آن کاشته شده بود صورت مي گرفت. تاريخ نگار مشهور المغريضي در توصيف باغ خوماراويه مي گويد او انواع مختلفي از درختان را در باغ خود کاشته است. او درختان نخلي با ارتفاع متفاوت کاشته است. يک مرد ايستاده به ميوه هاي برخي درختان دسترسي داشت در حالي که ميوه هاي برخي ديگر در دسترس يک مرد نشسته بود. طعم هر کدام متفاوت بود. رز و زعفران نيز علاوه بر گياهان ديگر کاشته شده بود و يک باغبان براي نگهداري مطلوب از باغ گمارده شده بود.

در کنار ساير هنرهاي کشاورزي که در سنت عربي کشاورزي توجه را به خود جلب نموده بود توليد نوعي انگور بي دانه، رزهايي که به طور دائم گل بدهند و نوع مشابهي از سيب نيز اهميت يافته بود. آنها همچنين قادر بودند رنگ رزها و گلها را کنترل کنند. در نهايت آنها قادر بودند پرتقال را در آبگيرهايي که بوسيله مخازن آب احاطه شده بودند پرورش دهند به نحوي که به نظر مي رسيد آنها داخل اين مخازن کشت شده اند.

دانشمندان مسلمان دستاوردهاي ديگري در کارنامه درخشان خود ثبت نمودند. با در نظر گرفتن شرايط جوي و نوع طبيعي خاکي که در اختيار آنها بود آنها توانستند برخي گياهان وحشي را اهلي کرده و آنها را در باغها پرورش دهند. چنين گياهاني ابتدا در ظروف مخصوص در فصول مختلف سال و انواع مختلف خاک کشت مي شدند.

ي: گسترش محصولات کشاورزي

در مجموعه اي از تحقيقات قابل توجه که نتايج آن پس از 1974 منتشر شد آندرو ام واتسن از دانشگاه تورنتو اقدام به ثبت تاريخچه انقلاب اساسي توليدات کشاورزي در جهان اسلام و گسترش محصولات کشاورزي در کره جغرافيايي که مسلمانان در آن به تجارت مي پرداختند نموده است. نويسنده همچنين نقش کشاورزي مسلمانان را در تطبيق دادن گياهان حاره اي، انتقال آنها به مناطق گوناگون خاورميانه، توسعه انواع جديدي از غلات و مرکبات براي تطابق با آب و هواي گرم مورد اشاره قرار داده است. نويسنده 726 گياه را ليست کرده است که اسامي لاتين آنها از ريشه عربي اخذ شده است.

تحقيقات اي ام واتسن زمينه ساز تحولي مبنايي در مدنظر قرار دادن تأثير واقعي شده است که سنت کشاورزي اسلامي بر سه قاره آسيا، آفريقا و اروپا طي زماني طولاني تا قرن سيزدهم بر جاي نهاده است. نويسنده اين تحول را به عنوان انقلاب سبز قرون وسطي نام نهاده است که بعداً به عنوان انقلاب کشاورزي مسلمانان، انقلاب کشاورزي اسلامي، انقلاب سبز اسلامي تغيير يافت. تمامي اين اصطلاحات مرتبط با واقعيتي يکسان است که ادعا مي کند تحولي مبنايي در کشاورزي از قرن هشتم تا قرن سيزدهم در سرزمينهاي مسلمانان رخ داده است.

واتسن در اين مورد بحث مي کند که اقتصادي که بوسيله تجار جهان مسلمان در دنياي قديم پايه ريزي شد گسترش بسياري از محصولات و روشهاي زراعي را در بخشهاي گوناگون جهان اسلام و همچنين تطابق دادن محصولات و روشهاي نواحي فراتر از جهان اسلام را در دو سوي مرزها ميسر نمود. محصولاتي از آفريقا مانند ذرت خوشه اي، محصولاتي از چين مانند مرکبات و محصولات متعددي از هند مانند انبه، برنج، پنبه، نيشکر در تمامي سرزمينهاي مسلمانان انتشار يافتند چنان که طبق نظر واتسون پيش از آن در اين نواحي کشت نمي شدند. واتسون هيجده مورد از چنين محصولاتي را که در دوره اسلامي گسترش يافتند ليست کرده است. برخي نويسندگان به اين روند گسترش محصولات متعدد در طي اين دوره اصطلاح جهاني سازي محصولات کشاورزي اطلاق کرده اند. واتسون در اين باره بحث نموده است که ورود اين محصولات همراه با توسعه مکانيزاسيون کشاورزي منجر به تغييراتي عمده در اقتصاد، انتشار جمعيتي، پوشش گياهي، توليد و درآمد کشاورزي، سطح جمعيت، رشد شهرنشيني، گسترش نيروي کار، صنايع وابسته، آشپزي، رژيم غذايي و پوشاک در جهان اسلام شد.

در يک منظر محدود همچنين بايستي به گلهايي اشاره کنيم که بوسيله اعراب به اروپا منتقل شدند: ياسمن، رزهاي آبي و زرد، کاملياي قرمز و سفيد و ساير موارد. به عنوان شاهدي از تأثير اعراب بر گسترش گياهان، مصطفي الشهابي وجود تعدادي از اسامي رزها و گياهان را در زبان فرانسوي تأييد نموده است.

در نهايت شايد جالب باشد سخن را به داستانهايي که در برخي مستندات کهن چيني يافت شده اند که به حدود قرن سيزدهم مربوط مي شوند پايان دهيم. اين مستندات که بوسيله پرفسور گياهشناسي دانشگاه آمريکايي پنسيلوانيا، هويي لين لي، مطرح شده اند بيان مي دارند که سياحاني که از جهان اسلام مي آمدند پيش از کريستف کلمب به آمريکا رسيده بودند که از آنجا انواع گوناگوني از گياهان با خود مي آوردند. اين نظريه محصول نه سال تحقيقات دکتر لي است که طي آن مشغول رديابي آن در سراسر جهان بوده است. مستندات فوق الذکر تأييد مي کنند که مسلمانان عنبه هندي، آناناس، کدو تنبل و ذرت هندي با خود همراه داشته و در ناحيه اي به نام مولان پي پرورش مي داده اند. اين ناحيه ممکن است با برخي بخشهاي آمريکا مرتبط باشد.

زيرنويس: اين نوشته ترجمه اي از اين متن است. ديروز طبق تقويم روز گل و گياه بود.

هیچ نظری موجود نیست: