۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

نابغه ای در نقشه کشی و دریانوردی

مقدمه

ناوگان عثماني به خاطر درخشش نظامي خود از حدود اواخر قرن يازدهم تا لااقل قرن هيجدهم شهرت داشت. گستره جغرافيايي فعاليت آن از دورترين بخشهاي غربي مديترانه تا اقيانوس هند و تنگه هرمز امتداد داشت. دستاوردهاي عثمانيان مرتبط با مشارکتهاي آنان در موضوع وسيعتر جغرافيا و علم دريانوردي است. با اين حال درباره اين جنبه کم دانسته شده است. تا اين اواخر تاريخ نگاران اغلب درگير رمزگشايي از داستان مهيج اکتشافات جغرافيايي و سفرهاي اقيانوسي که از اواخر قرن پانزدهم انجام شد بوده اند.

با اين حال اخيراً چندين اثر محققانه که بر مشارکتهاي دانشمندان عثماني در توسعه نقشه کشي، جغرافيا و علم دريانوردي روشنايي مي افکند منتشر شده اند. توجه ويژه اي به نقشه هاي عثماني جلب شده است، چه طرحهايي از مديترانه و چه نقشه هاي جهان بوده اند. به خصوص آنها که بوسيله پيري رئيس طراحي شده اند.

پيشرفت جالب توجه علم دريانوردي و نقشه کشي ترک در قرن شانزدهم به خوبي بوسيله متخصصان مستند شده است. هس اشاره مي کند که زماني که پيري رئيس نقشه مشهور خود را از دنياي جديد به حضور سلطان سليم اول در 1517 ارائه نمود، توصيف دقيقي از آمريکا و نيز جزئياتي درباره دور زدن آفريقا در اختيار وي نهاد تا مدتها پيش از بسياري حاکمان اروپايي به آن دسترسي داشته باشد. يک سال بعد سلمان رئيس بر آن افزود. همچنين گودريچ در يک اثر پيشگامانه راه زيادي تا تصحيح تأثيرگذاري کلي اين حرکت پيمود و گزارشي عالي درباره توصيفات عثماني از دنياي نو ارائه نمود که در آن زمان عجايب، تنوع و ثروت آن تازه در حال اکتشاف بود.

يک دريانورد و نقشه کش

نام کامل پيري رئيس، حاجي محي الدين پيري ابن حاجي محمد است. او به خاطر تبحر در درياداري ناوگان رئيس خوانده مي شد. او بين سالهاي 1465 و 1470 در گاليپولي در ساحل اژه ترکيه متولد شد و در سال 1554 يا 1555 وفات يافت.

پيش از آن که او دريادار، جغرافيدان و نقشه کش مشهور ترکيه عثماني گردد فعاليتهاي دريايي خود را تا پايان قرن پانزدهم تحت فرماندهي عموي خود کمال رئيس که دريانورد مشهوري در زمان خود بود آغاز کرد. او در کنار عموي خود در جنگهاي دريايي متعدد شرکت داشت و بعداً نيز تحت فرماندهي خيرالدين بارباروسا خدمت کرد. او سالهاي زيادي را در نبرد عليه ناوگانهاي اسپانيايي، ژنوي و ونيزي گذراند. اينها شامل جنگ اول لپانتو (نبرد زونچيو) در 1499 و جنگ دوم لپانتو (نبرد مودون) در 1500 مي شود. در نهايت او فرمانده ناوگان عثماني در نبرد برعليه پرتغاليها در درياي احمر و اقيانوس هند شد.

در ميانه اين فعاليتهاي نظامي و پس از مرگ عمويش کمال رئيس در 1511، پيري رئيس به گاليپولي برگشت تا اولين نقشه جهاني خود را در 1513 تنظيم نمايد. او سپس دو ويرايش از کتاب خود با عنوان کتاب بحريه در 1521 و 1525 تأليف نمود. پس از آن او نقشه جهاني دوم خود را در سالهاي 1528-1529 طراحي کرد. درباره سکوت طولاني او از 1528 تا آشکار شدن دوباره اش در اواسط قرن شانزدهم به عنوان دريادار ناوگان عثماني در درياي احمر و اقيانوس هند راز و رمزهايي وجود دارد.

تا 1516 پيري رئيس به درجه ناخداي کشتي در ناوگان عثماني رسيده بود. او در اردوکشي برعليه مصر در سالهاي 1516 و 1517 شرکت داشت و توانست در 1517 نقشه خود از جهان را به حضور سلطان سليم اول ارائه کند. وي پس از کامل کردن کتاب بحريه در 1521، در سال بعد در محاصر جزيره يوناني رودز برعليه شواليه هاي سنت جان شرکت نمود. اين محاصره با تسليم شدن جزيره در برابر عثماني در بيست و پنجم دسامبر 1522 پايان يافت و شواليه ها براي هميشه از آن اخراج شدند. در 1524 او ناخداي کشتي بود که وزير اعظم عثماني مقبول ابراهيم پاشا را به مصر مي برد. او براساس توصيه وزير کتاب خود درباره دريانوردي را ويرايش نمود تا بتواند آن را در سال 1525 به حضور سلطان سليمان شکوهمند پيشکش نمايد. سه سال بعد او دومين نقشه خود را از جهان در حضور شاه ارائه نمود.

تا سال 1547 پيري رئيس به رتبه رئيس (دريادار) رسيده بود و فرمانده ناوگان عثماني در اقيانوس هند و دريادار ناوگان مصر بود که تشکيلاتي در سوئز مستقر ساخته بود. در بيست و ششم فوريه 1548 او عدن را از پرتغاليها پس گرفت و در 1552 مسقط که از سال 1507 بوسيله پرتغال اشغال شده بود تصرف شد. در همين سال جزيره مهم کيش نيز تصرف شد. با حرکت بيشتر به سمت شرق پيري رئيس جزيره هرمز را در تنگه هرمز در ورودي خليج فارس اشغال کرد. زماني که پرتغاليها توجه خود را معطوف به بخش عربي خليج کردند پيري رئيس شبه جزيره قطر و جزيره بحرين را اشغال نمود تا پرتغاليها را از پايگاههاي مناسب در ساحل عربي محروم بگذارد.

امروز چندين کشتي جنگي و زيردريايي در ناوگان ترکيه به افتخار وي نامگذاري شده است.

نقشه هاي جهان

پيري رئيس امروز بيشتر به خاطر طرحها و نقشه هاي جهان که در کتاب بحريه جمع آوري نموده است شناخته شده است. اما از زمان اکتشاف آنها دو نقشه جهان او علائق را برانگيخته که هم در فرهنگ عمومي و هم در حلقه هاي پژوهش اين علاقه مندي در حال گسترش مي باشد. دو نقشه وجود دارد که تنها بخشهايي از آنها باقي مانده است. قطعه اي از نقشه اول جهان که در 1513 آماده شده است در 1929 در قصر توپکاپي در استانبول کشف شده است. اين نقشه بوسيله پيري رئيس امضا شده و تاريخ محرم 919 بر آن است. اين تنها بخشي از نقشه جهان است که مؤلف در سال 1517 به حضور سلطان سليم اول در قاهره ارائه نموده است.

شگفت آورترين جنبه اين نقشه وجود آمريکا در يک نقشه عثماني است. اين کهن ترين نقشه شناخته شده ترک مي باشد که دنياي نو را نشان مي دهد و يکي از کهن ترين نقشه هاي برجاي مانده از آمريکا در جهان مي باشد. قديمي ترين نقشه شناخته شده آمريکا که هنوز موجود است نقشه اي ترسيم شده بوسيله يوآن دلا کوزا در سال 1500 مي باشد که در موزه دريايي مادريد نگهداري مي شود.

نقشه سال 1513 براساس 20 نقشه و طرح قديمي تر که پيري رئيس جمع آوري نموده بود رسم شده است. در اين ميان طرحهايي که خود کريستوفر کلومبوس کشيده بود وجود دارد. اينها بوسيله عمويش کمال رئيس در سال 1501 پس از گرفتن هفت کشتي اسپانيايي در ساحل والنسيا در اسپانيا و اسارت چندين نفر از خدمه کلمبوس که در عرشه بودند به دست آمد.

تکان دهنده ترين مشخصات اين نقشه سطح دقت آن در جانمايي قاره ها (به خصوص نسبت بين آفريقا و آمريکاي جنوبي) مي باشد که در زمان خود بي همتاست. حتي نقشه هايي که دهه ها بعد رسم شدند چنين دقتي در جانمايي و نسبتها نداشتند. اين کيفيت در نقشه هاي ديگر پيري رئيس در کتاب بحريه قابل مشاهده است. مرکز نقشه پيري رئيس در صحاري در عرض جغرافيايي مدار رأس السرطان قرار دارد.

قطعه باقيمانده از اولين نقشه جهان پيري رئيس در سال 1513 قديمي ترين نقشه شناخته شده مي باشد که شامل قاره آمريکا مي باشد. اين نقشه بخشهايي از اروپا و ساحل غربي آفريقا، آمريکاي شرقي مرکزي و جنوبي و جزاير آتلانتيک و اقيانوس را نشان مي دهد. جزئيات فراواني درباره آمريکاي جنوبي ارائه شده است.

تنظيم نقشه براساس طراحي پورتولان مي باشد که در آن زمان مرسوم بود. در عوض شبکه طول و عرض جغرافيايي، گلهاي قطب نما در نقاط کليدي نقشه قرار داده شده و خطوط شعاعي از آنها خارج مي شود. خطوط شرقي غربي که از گل کوچک نزديک آمريکاي جنوبي در مرکز نقشه خارج شده است، هم در آنجا و هم در آفريقا تقريب خيلي خوبي نسبت به استوا دارند. گل کوچک ديگري در بالاترين قسمت نقشه تخمين خيلي خوبي از 45 درجه شمالي است که خطوط شرقي غربي آن از ساحل فرانسه مي گذرد. جانمايي دو گل بزرگ وسط اقيانوس مشکلتر است. ممکن است آنها خطوط نواحي گرمسيري را مشخص کرده باشند (بيست و سه و يک دوم شمالي و جنوبي) يا نشان دهنده عرض جغرافيايي بيست و دو و يک دوم باشد که يک چهارم فاصله بين استوا تا قطب مي باشد. با توجه به اين که آنها نسبت به استوا کمي نزديکتر به مدار چهل و پنج درجه هستند احتمال خطوط گرمسيري بيشتر است.

نقشه جهان پيري رئيس با تاريخ 1513 اقيانوس اطلس را با سواحل مجاور اروپايي، آفريقايي و دنياي نو نشان مي دهد. نقشه دوم با تاريخ 1528-1529 که حدود يک ششم آن باقيمانده است بخش شمال غربي اقيانوس اطلس شامل گوشه جنوبي گرينلند، آمريکاي شمالي از لابرادور تا نيوفاوندلند در شمال تا فلوريدا، کوبا و بخشهايي از آمريکاي مرکزي، و در جنوب منطقه اي از ونزوئلا تا نيوفاوندلند را نشان مي دهد.

پژوهشگر آلماني پاول کاهل تجزيه تحليل و تشريح کاملي از نقشه هاي پيري رئيس انجام داده است. او شاهد بوده است که پيري رئيس يک نقشه کش عالي و قابل اعتماد بوده است. کاهل همچنين اشاره مي کند تمام نقشه کلمبوس همچون تقريباً تمامي اسناد مهم ديگر مرتبط با او به خصوص روزنگار کشتي وي مغشوش بوده است. اين اسناد نه در شکل اصلي خود بلکه در آثار تلخيص و ويرايش شده اغلب از سوي اسقف لاس کاساس برجاي مانده اند.

مدتها پس از کاهل در اواسط دهه 1960 هاپگود به موضوع نقشه توپکاپي بازگشت نمود. او که با غناي نقشه به هيجان آمده بود آن را به يک تمدن پيشرفته متعلق به عصر يخبندان نسبت داد. چارلز هاپگود براساس نقشه هاي پيري رئيس دراين باره بحث کرد که اين نقشه ها اطلاعاتي حفظ شده از يک تمدن ناشناخته است. هاپگود از نقشه هاي بايگاني شده متعدد استفاده نمود تا اينطور بگويد که آنها نشان دهنده يک قاره پهناور جنوبي هستند که تقريباً از نظر شکلي شبيه قطب جنوب است. او پيشنهاد کرد که يک انتقال پانزده درجه اي در قطب حدود 11600 سال قبل رخ داده است و در آن زمان بخشي از جنوبگان بدون يخ بوده است.

موضع هاپگود امروزه به نظر مي رسد نه تنها به خاطر ادعاهاي فراوان و توسعه دادن شواهد به حوزه تخيل، بلکه همچنين از منظر آثار اخير درباره تاريخ نقشه نگاري مضحک باشد. کتاب پرحجم اخير از هارلي و وودوارد که تاکنون بهترين نمونه در اين موضوع مي باشد، با جزئيات فراوان نقش افتخارآميز و شايسته نقشه کشي و علم دريانوردي مسلمانان را نشان مي دهد.

کاهل تأسف خود را بابت اين که قطعه يافت شده در موزه توپکاپي تنها قطعه اي است که از نقشه اصلي باقي مانده است ابراز کرد. نقشه اصلي شامل هفت دريا (مديترانه، هند، ايران، شرق آفريقا، اقيانوس اطلس و درياي احمر) بود که جهان را در گستره خود و در تاريخي بسيار اوليه نشان مي داد. جستجو براي باقي قسمتهاي نقشه بي ثمر مانده است.

کتاب بحريه

کتاب بحريه پيري رئيس يکي از مشهورترين کتابهاي دريانوردي پيش از دوران مدرن است. اين اثر محتوي اطلاعاتي با جزئيات فراوان درباره دريانوردي است و نيز طرحهايي بسيار دقيق که به تشريح بنادر و شهرهاي مهم درياي مديترانه مي پردازد. کتاب آکنده از اطلاعات جزئي درباره بنادر، خليجها، دماغه ها، شبه جزيره ها، تنگه هاي عمده و لنگرگاههاي ايمن در مديترانه و نيز پر از روشهاي دريانوردي و اطلاعات نجومي مرتبط با دريانوردي مي باشد. کتاب همچنين شامل اطلاعاتي درباره مردم محلي هر کشور و شهر و جنبه هاي جالب فرهنگ آنان مي باشد.

اين کتاب در اصل بين سالهاي 1511 و 1521 نوشته شده است اما بين سالهاي 1524 و 1525 بازنگري شده، اطلاعاتي بر آن افزوده گشته و طرحهاي بهتري در آن رسم شده است تا به عنوان هديه به سلطان عثماني سليمان شکوهمند تقديم گردد. پيري رئيس اين طرحها را طي سفرهايي که با عمويش کمال رئيس در درياي مديترانه داشته کشيده است. ويرايش بازبيني شده 1525 در مجموع 434 صفحه و 290 نقشه دارد.

کتاب بحريه دو قسمت اصلي دارد. قسمت اول به اطلاعاتي درباره انواع طوفانها، روشهاي استفاده از قطب نما، طرحهاي پورتولان با اطلاعات جزئي درباره بنادر و خطوط ساحلي، روشهاي جهت يابي با استفاده از ستارگان، مشخصات اقيانوسهاي اصلي و سرزمينهاي اطراف آنها اختصاص دارد. تأکيد مخصوصي بر اکتشافات در دنياي نو بوسيله کريستوفر کلومبوس و اکتشافات واسکو داگاما و ديگر دريانوردان پرتغالي در مسير به سمت هند و بقيه آسيا انجام شده است.

قسمت دوم به طور کامل از طرحهاي پورتولان و راهنماهاي سفر تشکيل يافته است. هر موضوع محتوي نقشه يک جزيره يا خط ساحلي است. در کتاب اول (1521) اين بخش شامل 132 طرح پورتولان مي باشد در حالي که در کتاب دوم (1525) 210 طرح پورتولان وجود دارد. بخش دوم با تشريح تنگه داردانل آغاز شده و با جزاير و خطوط ساحلي درياي اژه، درياي يونان، درياي آدرياتيک، درياي تيرهني، درياي ليگور، خط ساحلي فرانسه، جزاير بالريک، سواحل اسپانيا، تنگه جبل الطارق، جزاير قناري، سواحل شمال آفريقا، مصر و رود نيل، لوانت و ساحل آناتولي ادامه مي يابد. اين بخش همچنين شامل توصيفات و ترسيماتي درباره آثار معماري و ساختمانهاي مشهور در هر شهر و نيز اطلاعات شرح حال پيري رئيس و توضيح اين مطلب که چرا وي ترجيح داده است در عوض رسم يک نقشه واحد که نمي تواند اطلاعات و جزئيات فراوان را به نمايش بگذارد، اين طرحها را در يک کتاب جمع آوري کند.

نسخه هايي از کتاب بحريه در بسياري کتابخانه ها و موزه ها در سراسر جهان يافت مي شود. نسخه هايي از ويرايش اول (1521) در قصر توپکاپي، کتابخانه نوروزمانيه و کتابخانه سليمانيه در استانبول، کتابخانه دانشگاه بولونيا، کتابخانه ملي وين، کتابخانه ايالتي درسدن، کتابخانه ملي فرانسه در پاريس، موزه بريتانيا در لندن، کتابخانه بودلين در آکسفورد و موزه هنر والترز در بالتيمور يافت مي شود. نسخه هايي از ويرايش دوم (1525) در قصر توپکاپي، کتابخانه کوپرولوزاده فاضل احمد پاشا، کتابخانه سليمانيه و کتابخانه ملي فرانسه يافت مي گردد.

پاول کاهل در بررسي کتاب بحريه پيشگام بوده است که براي اين هدف کتابي در دو جلد اختصاص داده است. کتاب او تنها به زبان آلماني در دسترس است اما برخي مشارکتهاي بسيار خوب در اين موضوع از سوي سوچک افزوده شده است. مانتران نيز در اين موضوع مشارکت داشته است و در تشريح کتاب بحريه درباره سواحل الجزاير، مصر، تونس و فرانسه دقت کرده است. اسين مطالعه خوبي درباره سواحل تونس انجام داده است اما درباره اين کشور گزارش سوچک رضايتبخش تر بوده است. از سوي ايتالياييها مشارکتهايي از سوي باوساني که بررسي خود را به سواحل ايتاليا و بخشهاي ويژه اي از آن همچون ساحل ونيز و آدرياتيک و تريه سته اختصاص داده است انجام شده است. اقيانوس هند نيز موضوع جالب توجهي بوده است.

وزارت فرهنگ و گردشگري ترکيه اخيراً (1988-1991) کتاب را در چهار جلد منتشر کرده است. اين کتاب شامل تصاوير راديويي از دست نوشته اصلي است که براي هر صفحه بازنويسي متن ترکي با الفباي لاتين، ترجمه اي به ترکي امروزي و ترجمه ديگري به انگليسي انجام شده است. کتاب بحريه همچنين توجه باستانشناسان، جغرافيدانان، تاريخ نگاران و زبانشناسان را به خود جلب کرده است.
چنان که در بالا اشاره شد دو ويرايش از کتاب وجود دارد. اولي متعلق به تاريخ 1521 و دومي مربوط به پنج سال بعد است. تفاوتهاي فراواني بين اين دو وجود دارد. اولي بيشتر براي دريانوردان نوشته شده است و دومي از سوي ديگر بيشتر کالاي فاخري بوده است که پيري رئيس به عنوان هديه به سلطان اهدا کرده است. اين کتاب با طرحهاي هنرمندانه تزئين شده است و نقشه هاي آن بوسيله اساتيد خطاط و نقاش رسم شده است و حتي از سوي عثمانيان متمول در قرن شانزدهم نمونه برجسته اي از صنعت کتاب محسوب مي شد.
براي يک قرن يا بيشتر نسخه برداري دستي از آن انجام مي شده است و تمايل به هرچه مجلل تر کردن آن در راستاي تبديل آن به کالاي قيمتي براي مجموعه داران و هديه اي براي شخصيتهاي مهم بوده است. صرفنظر از جنبه تجملي آن، ويرايش توسعه يافته از کتاب همچنين توصيفات خوبي درباره موضوعات مورد علاقه دريايي همچون طوفانها، قطب نما، طرحهاي پورتولان، دريانوردي نجومي، اقيانوسهاي جهان و سرزمينهاي اطراف آنها ارائه مي دهد. به نحو جالبي اين کتاب همچنين به سفرهاي اکتشافي اروپائيان شامل ورود پرتغاليها به اقيانوس هند و اکتشاف دنياي نو بوسيله کلومبوس اشاره مي کند. اين ويرايش همچنين شامل 219 طرح دقيق از درياي مديترانه، اژه و سه گانه ديگر درياي مرمره بدون متن مي باشد.

در حدود سي دست نوشته از کتاب بحريه در سراسر کتابخانه هاي اروپا پراکنده است. بيشتر دست نوشته ها از ويرايش اول هستند. سوچک ليستي عالي از محل و جزئيات هر دو ويرايش ارائه مي دهد.

راهنماييهاي دريايي در کتاب بحريه

کتاب بحريه که بوسيله هس تحت عنوان کتاب معرفت دريايي ترجمه شده است اغلب به عنوان راهنمايي از دستورالعملهاي دريايي براي ملوانان شناخته مي شود که اطلاعات خوبي درباره سواحل، جزاير، گذرگاهها، تنگه ها و خليجهاي مديترانه اي و اين که در برابر مخاطرات دريا کجا پناه بگيرند و چگونه به بنادر نزديک شده و لنگر اندازند و همچنين درباره نقاط مختلف، جهات و فاصله دقيق آنها را به دريانوردان ارائه مي دهد.

طبق گودريچ اين تنها راهنماي کامل درياهاي مديترانه و اژه است که تاکنون تأليف شده است. سند اين ادعا قرار داشتن اين اثر در قله مواد متني و نقشه اي براي حدود دويست سال از توسعه دريانوردي و پژوهش در حوزه مديترانه است. برايس مي گويد کتاب بحريه ارائه دهنده کاملترين مجموعه شناخته شده براي ما از سنجشهاي دقيق در مقياس بزرگ از قطعاتي از ساحل مي باشد که نتيجه کنار هم قرار دادن نقشه هاي گوناگون و استاندارد کردن مقياس آنهاست تا به عنوان پايه اي براي طرح استاندارد کلي نقشه مديترانه مورد استفاده قرار گيرد.

پيري رئيس در مقدمه خود اشاره مي کند که او پيش از اين نقشه اي از جهان طراحي کرده است که به اکتشافات کاملاً اخير در درياهاي هند و چين پرداخته است که براي هيچ کس در سرزمين فرنگ شناخته شده نبود. او همچنين براي تأليف خود چنين استدلال مي آورد: خداوند اين امکان را نداده است که همه مسائل فوق الذکر (از قبيل مکانهاي توسعه يافته و ويران، لنگرگاهها و آبهاي اطراف سواحل و جزاير مديترانه، صخره ها و تپه هاي شني زير دريا) در يک نقشه واحد جمع آوري شود در حالي که زماني که همه اينها انجام شود يک نقشه تنها مي تواند خلاصه اي از آن باشد. بنابراين متخصصان در اين علم در عوض آنچه را که طرح مي نامند با يک جفت قطب نما براساس مقياسي از مسافت رسم کرده و آن را به طور مستقيم بر روي طرح مي نويسند. بنابراين تنها سه نقطه در فاصله ده مايل جا مي گيرد و اين در حالي است که جاهايي وجود دارد که کمتر از ده مايل هستند. به همين ترتيب تنها نه نقطه در فاصله مسافت سي مايل جا مي شود. بنابراين ناممکن است که بر روي نقشه تعدادي از نشانه ها همچون آنها را که اماکن معمور و مخروبه، لنگرگاهها و آبها، صخره ها و تپه هاي زير دريا نشان مي دهد قرار داد تا موقعيت آنها نسبت به بندر مذکور نشان داده شود، يا بيان شود چه بادي در جهت لنگرگاه و کدام در خلاف جهت آن است، چند کشتي در آن جا مي گيرد و مواردي از اين قبيل قابل اشاره نيست.

اگر کسي اعتراض کند که آيا ممکن نيست اينها بر روي چندين نقشه نشان داده شود پاسخ اين است که آن نقشه ها چنان بزرگ خواهند بود که براي استفاده بر روي عرشه نامناسب خواهد بود. به اين سبب نقشه کش بر روي يک قطعه واحد پوست يک نقشه مي کشد تا براي گستراندن در عرشه مناسب باشد و ساحل و جزاير بزرگ را نشان دهد. اما در فضاهاي محدود مي توان از راهنما استفاده کرد.
در حالي که پيري رئيس اشاره مي کند کتاب بحريه او اطلاعات کافي خوبي براي رفع نياز ناخدا ارائه مي دهد اين متن همچنين آشنايي او را با طرحهاي مقياس کوچک مديترانه نشان مي دهد. کتاب او براي غلبه بر ناکارآمدي چنين نقشه هايي طراحي شده است.

محتويات کتاب بحريه در فصولي تنظيم شده است؛ در ويرايش اول 132 تا و در ويرايش دوم 210 تا. هرکدام همراه با نقشه اي از ساحل يا جزيره مورد بررسي مي باشد. اين کتاب شامل نقشه ها و طرحهايي زيبا از جزيره خيوس (متعلق به يونان)، بندر نووگراد، شهر ونيز، جزيره جربا و ساير موارد است. در واقع اين مورد تأکيد پيري رئيس بوده است که متن و نقشه کامل کننده يکديگر باشند. در برخي موارد پيري رئيس از اسلاف خود پيروي کرده است که اينها شامل بارتولوميو دلا سونتي (که خود تحت تأثير منابع اسلامي پيش از خود بوده است) مي شود. در مجموع پيري رئيس دستاوردهاي فراواني داشته است.

نسخه اي از کتاب که در نمايشگاه هنر والترز بالتيمور در ايالات متحده نگهداري مي شود خود شامل شانزده نقشه ضميمه مي باشد که مورد توجه گودريچ بوده است. چهار نقشه اول به طرز فوق العاده اي زيبا هستند و نقشه سوم نقشه اي از جهان در دو نيم کره مي باشد. اين نقشه در هيچ نسخه دست نوشته ديگري موجود نيست. علاوه بر اين طبق نظر گودريچ اين نقشه بسيار شبيه نقشه اي از گيلوم دليزل مربوط به سال 1724 مي باشد. نقشه چهارم يک نقشه جهاني بيضوي است که اقيانوس اطلس در مرکز آن قرار دارد. گودريچ همچنين اشاره مي کند که يک نقشه بعدي از آنولدو دي آرنولدي مربوط به سال 1601 به عنوان يک نقشه جهان در دو صفحه به شکل بيضي رسم شده است که تقريباً دقيقاً همانند نقشه پيري رئيس است.

غناي اطلاعات کتاب بحريه در مجموعه مقالات آن درباره سواحل مديترانه نشان داده شده است. چهار نقشه به ساحل فرانسه اختصاص داده شده است. اينها برخي نقاط مهم همچون شهر نيس يا موناکو را پوشش مي دهند. اين شهر طبق نظر پيري رئيس نقاط مناسبي براي لنگر انداختن دارد. مارسي، بندر و ساحلش، مورد تمرکز بيشتري واقع شده است. که گفته مي شود لشکرکشي دريايي فرانسه از آنجا سازماندهي و اجرا مي شود. منطقه لانگدوک از دماغه سرئوس تا اگزمورتس در کوچکترين جزئيات معرفي مي شود؛ ساحل، راههاي آبي، بنادر، فاصله ها و بسياري ديگر. به اين ترتيب کتاب بحريه نه تنها اطلاعاتي دقيق به ملوانان مي دهد بلکه همچنين تصاويري از اماکني به دست مي دهد که مدتها از دوران خوانندگان و پژوهشگران دور است.

تشريح ساحل شمالي آفريقا

با اين حال سواحل جنوبي مديترانه در کتاب بحريه حتي توجه بيشتري را به خود جلب کرده است. اين سواحل پايگاههاي طبيعي عثمانيان تحت فرماندهي افرادي چون کمال رئيس و پيري رئيس بوده اند. به خصوص توصيف ساحل تونس ملاحظات کاملي مي طلبد. اين بخش موضوع چندين مطالعه از سوي مانتران و سوچک بوده است. نويسنده اخير از واژه تونس استفاده مي کند اما مي پذيرد افريقيه درست تر است زيرا منطقه مورد بررسي از بجايا (الجزيره امروز در غرب) به تريپولي (ليبي) در شرق امتداد دارد. در آن دوران هر دوي اين مناطق تحت حاکميت سلسله حفصي بودند.

به عنوان يک اصل مسلمانان شمال آفريقا عثمانيان را نه به عنوان بيگانگان بلکه به عنوان متحد خود مورد استقبال قرار مي دادند. در آن دوره ساکنان شمال آفريقا در واقع مورد تهديد هميشگي دزدان دريايي اروپايي بودند. دريانوردان ترک از سواحل جنوبي براي استراحت در اردوکشيهاي خود به سمت شمال و غرب استفاده مي کردند و اغلب زمستان را در يکي از لنگرگاهها و جزاير آن مي گذراندند. به اين ترتيب بود که پيري رئيس با اين سواحل آشنايي پيدا کرد.

در توصيف بجايا، پيري رئيس مي گويد که يک قلعه زيبا مستقر بر دامنه کوهي پوشيده از درختان کاج است که يک سمت آن به ساحل مي رسد. حاکم شهر عبدالرحمن خوانده مي شد که با سلطان تونس رابطه خويشي داشت و اين خاندان از اسلاف عمر ابن خطاب محسوب مي شدند. او مي گويد در بين تمامي شهرهاي مغرب هيچ کدام منظره اي قابل مقايسه با اين شهر ندارند. پيري رئيس بايستي قصرهاي حمداني را ديده و تحت تأثير آنها قرار گرفته باشد. اسپانياييها پس از آن که شهر را در 1510 تصرف کردند اين قصرها را ويران کردند. پس از اين اسپانياييها جمعيت شهر را مجبور به گريختن به کوهها کردند و در بخشي از شهر سکونت گزيده و بقيه آن را تخريب کردند.

پيري رئيس سپس به جيجل و حومه آن مي رسد و اشاره مي کند که اين منطقه تحت حکومت بجايا (قبل از اين که بوسيله اسپانياييها تصرف شود) و مورد حفاظت عروج بارباروساست. با حرکت بيشتر به سمت شرق توجه او به استورا (امروز بخشي از اسکيکدا) و قلعه ويران آن و رودخانه بزرگي که در مقابل لنگرگاه آن جريان دارد جلب مي شود. او مي گويد آب آن مزه اي شبيه نيل دارد. پيري رئيس قبل از اين که به تونس برسد اشاره اي به وجود شير در منطقه استخوان (عنابه) مي کند که مردم اغلب قرباني گرسنگي آنان مي شوند.

پيري رئيس بررسي خود را درباره تونس با تبارکه آغاز مي کند که نقطه اي امن براي لنگر انداختن در سمت غربي خود دارد. در اين نقطه قابل دريانوردي بوده و به اندازه کافي عميق است. در جنوب جزيره کالتا (گاليته) با وزش باد جنوبي احساس خطر زيادي مي کند. او اشاره مي کند اين جزيره آبي با کيفيت استثنايي خوبي دارد که همچون گلاب است و گله هاي غيرقابل شمارشي از بز دارد. از سوي ديگر بيزرته تحت تأثير قلعه مستحکم، بندرگاه خوب و فراواني ماهي آن قرار گرفته است.

در ادامه در تونس آب و هوا، تجارت، حاکمان و رقابتهاي آنان توجه فراواني جلب مي کند. شهر داراي پنجاه هزار خانه مي باشد که هرکدام شبيه قصر سلطاني است و باغهاي ميوه و بوستانها شهر را در برگرفته اند. در هر باغ عمارتها و کلبه ها، حوضها و آبنماها قرار دارد و عطر ياس هوا را پر کرده است. چرخهاي آبي وجود داشتند و ميوه چنان فراوان بود که مردم کمتر به آنها توجه مي کردند. اين شهر از سوي تجار ونيزي و ژنوي مورد بازديد قرار مي گرفت و کشتيهاي آنان قبل از حرکت از کالاها بارگيري مي شدند.
لنگرگاه آنان در بندر نه مايل از شهر فاصله داشت. پيري رئيس اشاره مي کند که لنگرگاه تونس خود خليجي بود که به سمت شمال باز مي شد و نقطه لنگر انداختن آن هفت قولاج عمق داشت. کف آن مسطح و گيرايي کف آن خوب بود. ايمني بيشتر بندر در برابر ناوگانهاي دشمن با استفاده از برجي مسلح به توپ تأمين مي شد.

تا دماغه باربري که دماغه مارسا هم خوانده مي شد لنگرگاه امتدادي ايمن داشت و کشتيها در طول زمستان در تمام امتداد بنادر مي توانستند جاي گيرند. با اين حال در نزديکي جزيره زمبرا که بيشتر در معرض بادهاي جنوبي بود خطر وجود داشت زيرا صخره هايي که با آب پوشانده شده بودند مي توانستند بسيار فريب دهنده باشند. در امتداد ساحل همامه دريا کم عمق بوده و کف دريا مسطح و داراي شن سفيد بود. عمق در درياي آزاد در فاصله يک مايلي از ساحل چهار تا پنج قولاج بود.

با رسيدن به سوسه او به قلعه بزرگي در ساحل که رو به شمال شرق دارد اشاره مي کند. در برابر آن لنگرگاهي ساخته شده بوسيله کافران قرار دارد که موج شکني که بطور مصنوعي ساخته شده همچون لنگرگاه خيوس آن را از طرف بيرون محافظت مي کند. با اين حال آب براي کشتيهاي بزرگ بسيار کم عمق است. صرفنظر از شدت طوفانهاي دريايي جزيره کرکنا شرايط لنگر انداختن عالي فراهم مي سازد و آن را تبديل به نقطه مناسبي براي گذراندن زمستان مي کند. اين وضعيت در مورد اسفکس در اطراف کرکنا نيز صدق مي کند. او اشاره مي کند با اين حال خطر هميشگي دزدان دريايي اروپايي وجود دارد به خصوص در نقاطي که آب به اندازه کافي براي ورود کشتيهاي بزرگ آنها عميق باشد.

نسبت به بقيه اماکن جزيره جربا بيشترين توجه را جلب مي کند. پيري رئيس درباره مردم، تاريخ، رسوم، اقتصاد و البته شرايط دريانوردي آن در نزديکي و اطراف جزيره شامل نقاط لنگر انداختن، طبيعت جريانهاي آبي، موجها و خطراتي که براي ملوانان وجود دارد به تفصيل سخن مي گويد. تمرکز توجه بر جربا نتيجه تجربيات پيشين وي همره با عمويش کمال مي باشد. در آن زمان وي مهاجران مسلمان و يهودي را که در نتيجه فتح مجدد مسيحي از اسپانيا اخراج شده بودند نجات مي داد.

در توصيف وي درباره ليبي، تمرکز او بر تريپولي، تاريخ، تجارت و بندر پررونق آن است. او اشاره مي کند براي نزديک شدن به بندر چگونه از يک کوه به عنوان نقطه علامت استفاده شود. شرايط لنگرانداختن در شهر خوب است. او به سه جزيره کوچک در سمت شمال لنگرگاه اشاره مي کند که شتاب باد را مي شکند. با اين حال در زماني که او در حال تشريح شهر بود آنجا به دست اسپانياييها افتاده بود و اين نکته اي بود که باعث اندوه فراوان او شده بود. اندوه او به خاطر محل، سوگ همگنان دريانوردش و از همه مهمتر ويراني قلعه شهر بود. او اشاره مي کند که در مغرب هيچ قلعه اي به زيبايي قلعه ترپولي نبوده است. همه برجها و باروهاي آن گويي از موم زنبور ساخته شده بود و ديوارها به رنگ ليمويي تازه بودند. قلعه در بيست و پنجم ژوئيه 1510 سقوط کرده بود و شادي فراواني در اسپانيا و بقيه جهان مسيحي وجود داشت چنان که پاپ ژوليوس دوم در حرکتي دسته جمعي براي شکرگزاري شرکت کرد.

زيرنويس: اين نوشته ترجمه اي از اين متن است.

هیچ نظری موجود نیست: